فروپاشی اردوگاه  سروش به گوش میرسد

دکتر عبدالکریم سروش در نامه ای سراسر توهین وافترا به مقام معظم رهبری از جشن زوال استبداد دینی سخن گفته است ایشان ضمن حمایت از جنبش سبز‍، آقا ومولایمان را به تقلب ،خیانت کاری ،جنایت، تجاوز، و... محکوم میکند ومیگوید: ایران سبز از این پس دیگر آن ایران سیاه و ویران نیست . سبزی وسپیدی این جنبش به عنایت واجابت الهی بر سیاهی جور شما پیشی گرفته است.

البته  از  کسی که ادعای علم ودانایی ایمان  وآزادی می کند  باید بسیار بعید باشد با شخصیت بزرگ جهان اسلام  اینگونه سخن گویدولی برای ما که توهین و تحریف این آقا را علیه خدا ، ‍قرآن و پیامبر  عظیم الشان اسلام دیده ایم جای تعجب نیست اگر ببینیم آدمهای حقیری چون سروش  به ولی ومولایمان توهین نمایند لذادراینجابرخودواجب می دانیم برای نسل جوان وافراد غیر مطلع  شمه ای از افکارش را بازگو نماییم تا مشخص شود که چرا او چهره نورانی ادیب، مومن،عارف، استکبار ستیز، انقلابی، ساده زیست، عالم وفرزانه رهبر محبومان را زیر سوال میبرد؟!  در واقع از کوزه همان برون  تراود که در اوست .

برای روشن شدن افکار جناب سروش ناچار شدم هر چند کوتاه و ساده به برخی از افکار و اندیشه‌های ایشان اشاره داشته باشم. 
آقایان حامی سروش  آیا می‌دانید دکتر سروش کسی است که سال‌ها با طرح نظریه‌ها‌ی گوناگونی همانند " قبض و بسط تئوریک شریعت"، " ذاتی و عرضی دین"، " تفسیر ویژه از خاتمیت"، " پلورالیسم دینی"،" سکولاریسم"، " تفسیر تجربی از وحی" و " خطا پذیری قرآن کریم" اسلامی را معرفی می‌کند که با هیچ یک از اصول آن سازگاری ندارد؟
 برای روشن شدن افکار سروش تنها به برخی از اندیشه‌های انحرافی ایشان که دو سه سال اخیر مطرح شده اشاره می‌کنم و از بیان اندیشه‌هایی که مبنای فلسفی و کلامی دارند پرهیز می‌کنم.

دکتر سروش دقیقا همان زمانی که برخی از روزنامه‌نگاران، فیلم سازان و افراطیون مسیحی اروپایی در تلاش بودند سیمای دیگری از پیامبر گرامی اسلام(ص) نمایان کنند، با بخش عربی رادیو جهانی هلند مصاحبه‌ای می‌کند که حاصل سخنان ایشان این است:"قرآن کلام الهی نیست، بلکه کلام پیامبر می‌باشد" در حالی که برهمه مبرهن است این ادعا خلاف نص قرآن ، که آن را کتابی آسمانی و وحی الهی می‌داند وحتی خود پیامبر(ص) نیز اجازه‌ی هیچ گونه تصرفی در آن ندارد،می باشد:" ان هو الا وحی یوحی" به گونه‌ای که حتی پیامبر اسلام نیز نمی‌تواند کلمه‌ای از آن کم یا زیاد نماید.

سروش وحی را "تجربه‌ای می‌داند که شاعران و عارفان نیز دارا هستند" او در این مصاحبه به صراحت قرآن را خطا پذیر می‌داند و می‌گوید:" از دیدگاه سنتی در وحی خطا راه ندارد اما امروزه مفسران بیشتر و بیشتری فکر می‌کنند که وحی در مسایل صرفا دینی مانند صفات خداوند، حیات پس از مرگ و قواعد عبادت خطا پذیر نیست ... آنچه قرآن درباره‌ی وقایع تاریخی سایر ادیان و سایر موضوعات عملی زمینی می‌گوید لزوما نمی‌تواند درست باشد" او با اهانتی صریح به پیامبر(ص) و انکار عصمت، نبوت و اتصال پیامبر(ص) به غیب می‌گوید:" من فکر نمی‌کنم دانش او از دانش مردم هم عصرش دربار‌ه‌ی زمین، کیهان و ژنتیک انسان‌ها بیشتر بوده است. این دانشی که ما امروز در اختیار داریم نداشته است" 
ایشان در کتاب "بسط تجربهَ‌ی نبوی" که وحی را نوعی تجربه‌ی نبوی خوانده و آن را در سطح یافته‌های بشری و عرفانی، بزرگانی همچون ابن عربی، مولوی، سهروردی و ملا صدرا قرار داده منکر این نیست که این مساله برای افراد عادی دیگری مانند خودش نیز امکان پذیر باشد. او اسلام را یک دین مدون و از پیش تعیین شده از سوی خداوند متعال نمی‌داند، بلکه براین باور است که اسلام محصول تجربه‌ی تدریجی پیامبر(ص) بوده است. نتیجه‌ی چنین اندیشه‌‌‌ای بدون تردید چیزی جز انکار جامعیت، کمال و جاودانگی اسلام نخواهد بود.
او در ادامه با ادعای اینکه تنها سخن پیامبر(ص) برای ما حجت بوده و به جز از پیامبر(ص) از همگان حجت می‌خواهند، امامت امامان معصوم(ع) را انکار کرده است و آنها را در سطح عالمان دینی عادی قرار داده است.
آقایان کروبی وطیف همفکر که در انتخابات دهم به سروش تریبون دادید،  به شما میگویم اگر افرادی همانند عباس عبدی که از گذشته‌ی انقلابی خود توبه کرده‌‌اند به حمایت‌‌های افراد معلوم‌الحالی همچون سروش، کدیور(که در یک مقاله‌ی مفصلی در نشریه‌ی مدرسه امامت، امامان معصوم(ع) را انکار کرد)دلخوش کنندجای تعجبی نیست. امابرای شمایی که همیشه همراهی با امام راحل و سابقه‌ی انقلابی و زندان خود را به عنوان بزرگ‌ترین سرمایه و افتخار خود می‌خوانید جای بسی تعجب وتاسف است. شما چگونه دکتر سروش را از اندیشمندان بزرگ حامی خود می‌خوانید در حالی که ایشان اساسا حکومت روحانیون و علمای دین را نمی‌پذیرد. او در مصاحبه‌ی خود با رادیو هلند می‌گوید:"... روحانیون ایران، قدرتشان را بر پایه‌ی فهمی محافظه کارانه از دین مستحکم کرده‌اند وهراس دارند که مبادا با گشودن باب بحث درباره‌ی مسایلی از قبیل ماهیت نبوت همه چیزشان از دست برود" آقای کروبی مگرشماروحانی نیستید؟؟!

جناب کروبی وآقای موسوی ، شما که خود را ازرهروان امام راحلمان و اندیشه‌های او می‌دانید چگونه می‌توانید به حمایت کسی افتخار کنید که علت کناره‌گیری خود از مناصب رسمی دولتی و حکومتی را استبداد بنیانگزارجمهوری اسلامیمان میَ‌داند.
به هر حال کسانی که نگاهی گذرا به اندیشه‌های سروش کرده و آشنایی هر چند اجمالی با مباحث کلامی و اعتقادی وی داشته باشند بی تردیدتمام باورهای سروش ،همانند نبوت، عصمت، اعجاز قرآن، امامت امامان معصوم، خاتمیت دین اسلام و ... را محکوم ومطرودمی نمایند. چنین شخصی هر چند ممکن است از نظر فقهی مرتد نباشد (درحالیکه فقهای عظیم الشانمان بارهابه وی توصیه نموده اندازافکارش توبه نماید!!)ولی از نظر کلامی قطعادرپیشگاه یک جامعه ی الهی-اسلامی،محکوم است. و شما به حمایت چنین انسانی افتخار می‌کنید و البته از  چنین فردی بعید نسیت که چنان هجویاتی را به رهبر عزیزمان نسبت دهد.

 منافقین وافرادی چون سروش بدانند به خواست پروردگار، پرچمی که امام راحلمان در این سرزمین علوی بر افراشت، اکنون در دستان پر توان خامنه ای عزیز است وبالاخره به دست صاحب اصلی موعودومنجیمان(عج) خواهد رسید این انقلاب زمینه ساز حکومت جهانیش می شودولی در این طریق انسانهای زیادی آزمایش خواهند شد اکنون در این آزمایش بزرگ زوال وفروپاشی حقیران کوته بین که خداوندمهربرقلوبشان زده، به چشم میخورد.

 زوال وفروپاشی اندیشه ی سروش وامثال او حتمی است این وعده خداوند است  که مومنین را یاری خواهد  کرد هر چند کافران ومنافقان نپسندند همین اکنون اگر مولا ورهبر فرزانه ی ما  اشاره ای نماید میلیونها نفر گوش به فرمانش کفن خواهند پوشید تا فرمانش برند این قرن بدون تردید قرن غلبه مستضعفین بر مستکبرین خواهد بود وعزت وسر بلندی ملت ایران را خداوند مقدر خواهد کرد ان شاءالله

در پایان با کلیک بر روی آدرس اینترنتی ذیل تحلیل سایت جهان را هم در باره سروش مطالعه فرمایید

http://jahannews.com/vdcb8ab0.rhbs0piuur.html



نظر

لینک ثابت - نوشته شده توسط Abolfazl sedghi در پنج شنبه 88 شهریور 19 ساعت ساعت 4:17 عصر